هر کسی یا هر که گوید زن بلای خانه است
شک مکن اینرا که این هم حرف یک دیوانه است
من که در زیر فشار زندگی پشتم شکست
باعث آرامشم این همسر جانانه است
زن اگر در خانه باشد موجب دلگرمی است
شمع می سوزد ولی همراز او پروانه است
مرد اگر در زندگی روزی گشاید یک دری
هر کلیدی دست او باشد زنش دندانه است
مادران و خواهران و همسران
غیر از اینها هر که باشد نزد من بیگانه است
همسری داری اگر محجوب وپاک وبا عفاف
بیشتر با او مدارا کن که زن ریحانه است
رسم همسرداری از شاه ولایت یادگیر
گرچه آن مهرومحبت نزد ما افسانه است
باش مینوتن دعا گوی تمام مؤمنات
خاصّه آن کس راکه اکنون با تو در یک خانه است
رهرو راه طریقت باشد گر مرد رهی
موی گر درهم بریزد چاره اش یک شانه است
انقلاب ما که بوده رهبرش روح خدا
بعد از این هم عهده دارش رهبر فرزانه است
گر سراغ ما گرفتی راه بیراهه مرو
جای ما در جمع یاران گوشه میخانه است
آرزوی هر جوانی تا بگیرد دست یار
دائماً در دست ما هم سبحه صد دانه است
هیچ مهمانی نبوده تشنه لب بر کربلا
این جنایت از یزید و زاده مرجانه است
کودکش را روی دست بگرفت وبا فریاد گفت
ای گروه بی مروّت طفل من دردانه است
گل اگر از سوز سرما شاخ وبرگش شد خزان
شکوه بی جا مکن چون جای او گلخانه است
من که ازعلم وادب بسیار دارم فاصله
چند بیتی را که گفتم حکم یک بیعانه است
شعر چون دریاست ما هم در کنار ساحلش
شعر من نسبت به دریا همچو یک پیمانه است