میزنم باخشم درب خانه را
میکنم ویران من این کاشانه را
میکُشم هر کس در اینجا ساکن است
قصد من در اصل سقط محسن است
بعد از این آن کینه توزان شرور
هیزم آوردند از نزدیک و دور
آتشی این کافران افروختند
تا قیامت قلب عالم سوختند
لعنت حق تا ابد بر ظالمین
اولین و دومین و سومین
با خشونت آمده تا پشت در
نیست این ملعون کسی غیر از عمر
گفت یا زهرا علی را کن خبر
ورنه آتش میزنم من چوب در
یزنم یکباره آتش خانه را
تا بسوزانم این در و کاشانه را
میکشم هم محسن و هم مادرش
میبرم دستان بسته سر برهنه شوهرش